مصرفی شدن زنان، آرمان نظام سرمایه داری
بر اساس اصول سوداگرایانه نظام سرمایهداری، از زنان به عنوان ابزار سودرسانی، منتها از طریق اعمال و ترویج فرهنگ مصرفگرایانه در خانواده استفاده میشود، زیرا بخش عظیمی از کالاهای تولیدی در این نظام در چارچوب خانواده به مصرف میرسد.[۱]
خانم ساندرا فورسایت، فارغالتحصیل دانشگاه هاروارد چنین میگوید:
«دخترها گروه عظیمی از مصرفکنندگان را تشکیل میدهند و همه ـ از سازندگان لوازم اسباببازی گرفته تا شرکتهای سازنده لوازم آرایشی و طراحان مد ـ این را میدانند. بهتر نیست به دخترتان یاد دهید که مصرف کننده آگاه، اهل انتخاب مناسب و هوشمند باشد؟»[۲]
تجملگرایی زنان
تولید سرمایهداری انگیزهای جز تأمین سود برای صاحبان سرمایه و اربابان تجارت ندارد. نیازهای حیاتی اکثریت مردم امری است فرعی که تأمین آنها تنها تا مرحلهای صورت خواهد پذیرفت که استمرار چرخش ماشین سودساز را به دور از تأثیر انزجار و تنفر عموم در کارکرد خویش تضمین کند. در نتیجه اغلب کالاهایی که خاص زنان تولید میشوند، از نوع تجملی هستند.[۳] سوق دادن به تجمل و مصرفگرایی و آرایشهای بیهوده و مخارج سنگین و تبدیل شدن به یک وسیله مصرف. این، ستم بزرگی بر زن است. شاید بشود گفت که هیچ ظلمی بالاتر از این نیست؛ زیرا که او را بهکلی از آرمانها و اهداف تکاملی خودش غافل و منصرف میکند و به چیزهای خیلی کوچک و حقیر سرگرم مینماید.[۴] تجملپرستی این خطر را دارد که احساسات و عواطف انسانی را که باید به سوی خیر و سعادت و اهداف عالی آفرینش متوجه سازد به سوی بیبند و باری و تن در دادن به گناه، ریا و ادعا، تحقیر دیگران، برتر دانستن خود از طریقِ زیورآلات سوق میدهد.[۵]
خانم دافنه دِمارِنُف، دکترای روانشناسی بالینی و دانشآموخته دانشگاه هاروارد و برکلی در کالیفرنیا، چنین میگوید: «همه ما آنچنان تحت تأثیر مصرفگرایی قرار داریم که جدا کردن نیاز واقعیمان از آنچه نسبت به آن شرطی شدهایم، برایمان دشوار است، اما هنوز ارزشش را دارد که بکوشیم از فرضیات معمول فاصله بگیریم و از خودمان بپرسیم، آنچه از لحاظ مادی از ضروریات زندگی ماست، کدام است.»[۶]
جنسیت زن به جای عشق در نظام مصرفی
دکتر علی شریعتی میگوید: «در جامعهای که اصالت از آنِ «تولید و مصرف» و «مصرف و تولید» اقتصادی است و تعقل نیز جز اقتصاد چیزی نمیفهمد، زن نه به عنوان موجودی خیالانگیز، مخاطب احساسات پاک، معشوق عشقهای بزرگ، پیوند تقدس، مادر، همدم، کانون الهام، آیینه صادقی در برابر خویشتن راستین مرد؛ بلکه به عنوان کالایی اقتصادی است که به میزان جاذبه جنسیاش، خرید و فروش میشود.»[۷]
زن در نظام غربی، نه تنها وسیلهای برای مصرف شدن و مصرف کردن خود میشود که وسیلهای برای مصرف هرچه بیشتر هر چیز دیگر میشود. برای اینکه لوازم خانگی یا ابزارآلات بهتر و بیشتر به فروش برسد، باید تصویر نیمه عریان یک زن در کنار آن باشد.[۸] فرهنگ مصرفگرایی و رواج آن در خانواده، شخصیت زنان را بیشتر از بقیه اعضای خانواده آسیبپذیر میسازد. به گفته مونا شارن آمریکایی، «آزادی زنان برای ما افزایش درآمد، سیگار ویژه زنان، حق انتخاب برای تنها زیستن و تشکیل خانواده یک نفره، ایجاد مراکز بحران تجاوز، اعتبارات فردی، عشق آزاد و زنان متخصص بیماریهای زنان را به ارمغان آورد و لیکن در ازای آن، چیزی را به غارت برده که خوشبختی بسیاری از زنان در گرو آن است و آن وجود «همسر» و خانواده است.[۹]
[۱]. جمعی از نویسندگان (سیدهادی حسینی، علیاحمد راسخ، حمید نجابت) زیر نظر محمد حکیمی، کتاب زن، ص ۵۱۹٫
[۲]. ساندرا فورسایت، دیدنیها و شنیدنیهای دختران، ترجمه توراندخت تمدن، ص ۱۹۱٫
[۳]. نوال السعداوی، چهره عریان زن عرب، ترجمه مجید فروتن و رحیم مرادی، ص ۱۴۶٫
[۴]. مقام معظم رهبری، بیانات در دیدار با اعضای شورای فرهنگی، اجتماعی زنان در تاریخ ۱۶ دی ماه ۱۳۶۹؛ برگرفته از: زن و بازیابی هویت حقیقی، ص ۴۹ و ۵۰٫
[۵]. علی قائمی، اسلام و تربیت دختران، ص ۲۹۱ و ۲۹۲٫
[۶]. دافنه دمارنف، غریزه مادری، ترجمه و تلخیص: آزاده وجدانی، ص ۱۸۲٫
[۷]. علی شریعتی، زن، ص ۱۰۵٫
[۸]. طیبه پارسا، پوشش زن در گستره تاریخ، ص ۵۲٫
[۹]. جمعی از نویسندگان (سیدهادی حسینی، علیاحمد راسخ، حمید نجابت) زیر نظر محمد حکیمی، کتاب زن، ص ۵۱۹٫